پردازش متن
با توجه به پیشرفت قابل ملاحظهای که پردازشهای رایانشی متن داشته است میتوان بسیاری از نیازهای علوم اسلامی و انسانی را به کمک آنها برطرف کرد. این خدمات را به ادبیات علوم دینی و حوزوی در حیطههای مختلفی میتوان این چنین بیان کرد:
- در حیطهی دلالت و محتوا:
- تشخیص موجودیتهای نامدار داخل یک متن (افراد، ازمنه، امکنه و ...): الفاظ متفاوتی ممکن است نسبت به یک شخص خاص، یک زمان خاص و ... وجود داشته باشد که این امکان وجود دارد که آن الفاظ، شناسایی شده و تمامی آنها به صفحهای که آن موجودیت خاص در پایگاه دانش، توصیف شده است متصل شوند؛ به طور نمونه در اسناد، «ابن ابی عمیر» با اسامی متعددی همچون «محمد بن ابی عمیر»، «محمد بن زیاد»، «ابو احمد» و ... نام برده شده است. این امکان وجود دارد که به صورت ماشینی، این عناوین تشخیص داده شود و در ادامه به صفحهای که مشخصات و توضیحاتی از ابن ابی عمیر وجود دارد، متصل شود.
- کشف نوع موجودیت احتمالی کلمات جدید: در صورتی که کلمهی جدیدی که تا کنون در پایگاه دانش ثبت نشده باشد، در متنی وجود داشته باشد، با توجه به جایگاه کلمه و تعامل آن با سایر کلمات میتوان نوع موجودیت آن کلمه را با دقت خوبی کشف کرد؛ به طور مثال اگر در متنی نوشته شده باشد: «کاشف اللثام در این مسئله فقهی با شیخ انصاری هم نظر است» اگرچه کاشف اللثام را در پایگاه دانش فقها ثبت نکرده باشیم، به طور ماشینی میتوان فقیه بودن ایشان را کشف کرد اگرچه این کلمه از نظر لفظی ظاهر اسم خاص را ندارد.
- استظهار بسیط از روابط موجود در متن: به طور مثال اگر در عبارتی نوشته شده باشد «شیخ مفید در کتابش المقنعه مینویسد: ...» . به صورت ماشینی میتوان فهمید که شیخ مفید یک انسان و نویسنده است، المقنعه یک کتاب است و این کتاب برای شیخ مفید است.
- کشف معنای مرجح یک مشترک لفظی: در مواجههی با یک مشترک لفظی، به کمک بررسی سیاق و مورد استعمال میتوان معنای ترجیحی یک کلمه را به طور خودکار، ارائه کرد و قرائن این ترجیح را ارائه داد.
- کشف لوازم متن و پیشنهاد مفاهیم: به طور مثال اگر از جمله فی الغنم السائمه زکاه، زکات داشتن غنم سائمه به طور ماشینی در بیاید، زکات نداشتن غنم غیر سائمه نیز ممکن است بر اساس قائل بودن به مفهوم وصف، استنتاج کرد و به عنوان یک واقعیت احتمالی به طور خودکار پیشنهاد شود و حتی بر اساس پایگاه دانش موجود، این احتمال تضعیف و یا تقویت شود.
- در حیطهی الفاظ: با پردازشهای ماشینی میتوان تحریفات و تصحیفات احتمالی یک متن را کشف کرد. به طور نمونه در مباحث رجالی تبدیل عن به او، تبدیل بن به عن و ... را میتوان با مشابهتیابیها در گسترهی زیادی از اطلاعات پیدا کرد. در غیر مباحث رجالی نیز ممکن است در متن یک حدیث بتوان تصحیف احتمالی را نشان داد. به طور نمونه میتوان در عبارت (لا يطل دم امرئ مسلم)، با توجه به کثرت (لا يبطل دم امرئ مسلم) احتمال تصحیف لفظی را به طور خودکار پیشنهاد داد.
- در حیطهی استناد: عدم امکان استناد یک کتاب به یک نویسنده: با توجه به الگوی نگارشی یک نویسنده و یا الگوی نگارشی یک قرن خاص میتوان در مورد انتساب یا عدم انتساب یک کتاب به یک نویسنده اظهار نظراتی داشت.
- در حیطهی صناعت نحوی: تجزیه و ترکیب ماشینی، کشف متعلق هوشمند، اعرابگذاری خودکار، ارجاع خودکار ضمیر و اسم اشاره و ... از مواردی است که امروزه محل توجه پژوهشگران پردازش متن است و دستاوردهای قابل ملاحظهای در آنها محقق شده است.
- در حیطهی سایر تحلیلهای بر پایهی متن:
- به کمک بررسی همبستگیهای مضمونی چند کتاب میتوان میزان تاثیرپذیری یک نویسنده از استادش و یا تاثیرپذیری او از یک کتاب خاص را بررسی کرد. به طور نمونه با یک پردازش رایانشی میتوان تاثیرپذیری زیاد ملاصدرا در کتاب اسفار، از مباحث المشرقیهی فخر رازی را نتیجه گرفت.
- با تحلیل همبستگی مضمونی مجموعهی روایات چند راوی میتوان احتمالات جدی برای کشف کرسی درس معصوم و حضور آن روات در آن کرسی درس را بررسی کرد. مثلاً در روایتی عبدالله بن میمون که خودش شیعه است وجود دارد ولی با یک بررسی ماشینی کشف میشود که نقلیات عبد الله بن میمون با مطالبی که اهل تسنن مثل سکونی و غیاث بن کلوب از امام صادق (علیه السلام) نقل میکنند خیلی مشابهت دارد و به احتمال زیاد این جلسات، جلساتی عمومی بوده است که امام صادق (علیه السلام) آن را اداره میکردهاند. در این جلسات عمومی هم بحث تقیه میتواند مطرح باشد. ممکن است خیلی از کسانی که مجلس درس امام صادق (علیه السلام) را تشکیل میدادهاند از اهل تسنن بوده باشند و همین مطلب شاید مؤید این باشد که امام صادق (علیه السلام) این مطلب را "عن ابیه عن علی" بیان میکنند به خاطر اینکه نمیخواستهاند فتوای خودشان را نقل کنند و میخواستند فتوا را از طریق پدرشان به حضرت علی (علیه السلام) برسانند.
- با برخی از تحلیلهای متنی میتوان یکتایی کتاب را تشخیص داد؛ مثلا گفته میشود که کتاب جعفریات همان کتاب سکونی است که به مصر رفته است و این از مقایسه میراث باقی مانده از سکونی در کتب روایی شیعه با کتاب جعفریات مطرح شده است. البته اثبات این ادعا از حیث صغری و کبری نیازمند تحلیلهای ساده و پیشرفته است.[1]
[1] مثلا از حیث کبری باید روشن شود که چه میزان مطابقت میتواند انسان را به اطمینان یا گمان قابل توجه برساند که یگانگی برقرار است و چه میزان شخص را در تردید نگاه میدارد و چه میزان از عدم تطابق کافی است برای نفی یگانگی. همچنین لازم است وزن دیگر قراین شناخته شود. مانند تاریخ نسخهی موجود، اقوال حول آن، سرگذشت منقول کتاب مورد نظر و ... .