خدمات تعاملی

در زمینه‌ی تعامل شبکه‌ای اطلاعات بین طلاب و پژوهشگران، این خدمات متصور است:

  1. فهم جایگاه یک واژه در نگاه یک پژوهشگر: سال‌ها طول کشید تا روشن شد معنای واژه‌ی علم در نگاه سید مرتضی با معنای این واژه در نگاه شیخ طوسی متفاوت است و اختلافی که در باب حجیت خبر غیر علمی، مطرح شده بود ناشی از تفاوت معنایی واژه‌ی علم در نظر این دو عالم بود. اگر به کمک پردازش‌های متنی، جایگاه یک واژه را در نظام فکری یک پژوهشگر کشف کنیم، گام بلندی در تفاهم سریع‌تر برداشته‌ایم. در همین راستا می‌توان نگاشت انتقالی از دستگاه فکری یک پژوهشگر به دستگاه فکری پژوهشگر دیگری را نیز کشف کرد؛ به طور مثال اگر مراد نویسنده‌ی اول از واژه‌ی علم، یقین است و مراد نویسنده‌ی دوم از این واژه، اطمینان و علم عرفی است می‌توان برای تفاهم بهتر این نویسنده، متن هر کدام را برای دیگری، بر اساس نگاه شخص دوم بازنویسی کرد.
  2. کشف استظهارات نوعی: مکرراً در اصول فقه، اعتبار به استظهارات نوعی داده می‌شود ولی در عمل نزدیک‌ترین کاری که می‌توان برای رسیدن به استظهار نوعی انجام داد این است که یک فقیه، سعی کند قرائن شخصی خود را در استظهار به کناری بگذارد و با همان نگاه نوعی خود، استظهار کند. این کار اگرچه کار دشواری است ولی لزوماً بهترین دقت را نخواهد داشت. در یک رفتار تعاملی و استفاده کردن از استظهارات عمومی کاربران خبره، می‌توان به استظهارات نوعی نزدیک‌تر شد.
  3. اطلاع‌رسانی فعالیت‌ها: در بسیاری از موارد، پژوهشگران زیادی در حالی به موضوعی می‌پردازند که در همان حال، افراد دیگری نیز به آن موضوع مشغول هستند و به این ترتیب هزینه‌ی زیادی بخاطر این موازی‌کاری و عدم هم‌افزایی تلف می‌شود. در سامانه‌ی هوشمند در بستر شبکه‌ی اجتماعی پژوهش‌های موازی مؤسسات مختلف حتی المقدور کاهش یافته و با توصیه و جهت‌دهی در جهت هم‌افزایی پژوهش‌ها تلاش می‌شود.
  4. تولید اطلاعات غنی شده و ساختاریافته جهت غنی‌سازی هوشمند: بسیاری از پردازش‌های هوشمند، زمانی به ثمر خواهد نشست که با حجم بالایی از اطلاعات غنی‌شده روبرو باشیم تا به کمک پردازش‌های هوشمند غنی‌سازی تکمیل شود. اگر بدون بستر شبکه‌ی اجتماعی و حضور پژوهشگران متعدد به سمت این غنی‌سازی برویم، هزینه مادی و زمانی بسیاری خواهد داشت.
  5. نظم ارجاع‌دهی و موفقیت‌سنجی: هنگامی که فعالیت‌ها در بستر یک شبکه‌ی اجتماعی تنظیم شود، ارجاعات و منابع تحقیق، قابلیت ردگیری خواهند داشت و علاوه بر تدقیق تحقیقات، می‌توان منابع و مقالات ارزشمند را نیز به صورت جمعی شناسایی کرد. به این ترتیب میزان موفقیت پژوهش‌ها ارزیابی می‌شود و حتی می‌توان برای رفع نقایص بعضی از پژوهش‌ها، با توجه به بازخوردها یا میزان اثرگذاری بر جامعه‌های هدف پیشنهاد‌هایی ارائه کرد.
  6. ارتباط‌دهی بین پژوهش‌ها: با ایجاد بستر تعاملی بین کاربران، امکان ایجاد ارتباط بین خدمات مختلف پژوهشی میسر می‌شود و مقدمه‌ای جهت حرکت به سمت نظام جامع پژوهشی حوزوی و دانشگاهی فراهم می‌گردد. به عبارت دیگر نه تنها موازی‌کاری از بین می‌رود بلکه پژوهش‌هایی که می‌توانند به نحوی با یکدیگر مرتبط باشند و به نحوی هم‌افزایی کنند نیز به سمت یکدیگر هدایت می‌شوند.
  7. کشف نیاز‌های پژوهشی: با نگاه جامع به مجموعه‌ی دانش موجود در پایگاه دانش و شبکه‌ی اجتماعی، می‌توان به نیازهای پژوهشی و مصرفی کاربران به طور دقیق دست یافت و نسبت به فعالیت‌های جدید پژوهشی موضوعات آن‌ها را توصیه کرد. به طور مثال اگر با رصد کردن دانش در بستر شبکه‌ی اجتماعی، وجود پررنگ مباحث هرمنوتیکی رصد شود، عناوین پیرامون این موضوع به عنوان موضوعات مهم دانش به علاقه‌مندان موضوع پژوهشی پیشنهاد می‌شود.