معرفی کلی

طرح نجف (ناصر جامع  فقیه) بر آن است با آماده‌سازی زیرساخت‌های لازم فنی و فرهنگی و استفاده‌ی حداکثری از علوم رایانه‌ای[1] از مراحل ابتدایی پژوهش‌های حوزوی و دینی، سپس در توسعه و تولید آثار و پس از آن در نشر و تبلیغ، وسعت متنوعی از خدمات نرم‌افزاری را برای پژوهش‌گران، طلاب و فقهاء در راه اجتهاد در علوم نورانی اهل‌بیت (علیهم السلام) جهت نیل به تمدن عظیم اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی عرضه نماید.

امروزه در بسیاری از علوم و فنون، صنایع و تجارت‌ها و حتی در عالم سیاست، کشورها از نمایندگان هوشمند و سیستم‌های خبره، استفاده می‌کنند و این علم و ابزار به خوبی در متن زندگی‌ها مطرح شده است. این اتفاق تا بدان جاست که به طور مثال کشور امارات مدتی است وزارت‌خانه‌ای را به هوش مصنوعی اختصاص داده است.[2] نه تنها سیاست‌مداران و صاحبان صنایع و تجارت، بلکه در علوم انسانی و فلسفی نیز برخی از دانشمندان غربی در پی استخدام هوش مصنوعی در توسعه‌ی علوم خود هستند و مبحث آنتولوژی را بر این اساس گسترش دادند.

حضور کشورهای مختلف صنعتی برای ورود به صنعت هوش مصنوعی و مبحث آنتولوژی به جهت توسعه علوم خودشان.

از طرفی در راستای تمدن‌سازی و نظام‌سازی اسلامی نیز به جامعیت، سرعت و دقت بالایی نیازمندیم که پیمودن این مسیر بدون بهره گرفتن از این ابزار قدرتمند کار دشواری است.

لازمه رسیدن به تمدن اسلامی وجود جامعیت، سرعت و دقت بالاست که هوش مصنوعی می تواند این مهم را میسر کند.

از طرف دیگر در فقه و اصول نیز حضور هوش مصنوعی، معادلات سابق را بر هم می‌زند؛ اگر اجتهاد را «استفراغ الوسع في تحصيل الظن بالحكم الشرعي» یا به عباراتی مشابه تعریف کردیم[3]، مصداق استفراغ وسع در این شرایط توجه به این ابزار توانمند است و بی‌تردید کسی که بتواند به کمک هوش مصنوعی، به مرتبه‌ی بالاتری از جامعیت و دقت برسد، اگر در این ورطه وارد نشود، نهایت تلاشش را نکرده است.

با هوش مصنوعی، فقیه مطمئن می شود که توانسته است همه تلاشش را برای رسیدن به حکم واقعی داشته باشد.

هم‌چنین در مورد رجوع به اصول عملیه، این امکان وجود دارد که توانایی‌های هوش مصنوعی، مرزهای یاس را جابه‌جا کرده و بدون توجه به این امکان برای فحص، نتوان ادعا کرد که فحص تمامی رخ داده است. دست کم همین امکان کافی است تا لزوم آشنایی، توجه و بررسی پیرامون هوش مصنوعی از اولویت بالایی برخوردار شود و حتی شبهه‌ی وجوب یادگیری آن، از باب مقدمه‌ی واجب به طور جدی مطرح شود.

گذشته از آنکه امروزه به همین مقداری که فناوری در علوم حوزوی و اسلامی وارد شده است، برکات و ثمرات روشنی را از آن مشاهده می‌کنیم؛ نتایجی که یا تا قبل از آن شدنی نبود و یا با صرف هزینه‌ی مادی و زمانی بالاتری ممکن می‌شد. به طور نمونه در خصوص جست‌وجوهای پیچیده، برچسب‌نگاری‌های خودکار، کشف مشابهت‌های لفظی و معنایی، تحقیق کتب و آدرس‌دهی، کارهای آماری، فهرست‌نگاری‌ها، ارجاع‌دادن‌های متنی، اعراب گذاری‌های خودکار و ... کارهای ارزشمندی شده است که طلاب و اساتید محترم را در رسانیدن به اهدافشان به خوبی یاری کرده است؛ شاید کمتر محققی باشد که طعم شیرین جست‌وجوهای حدیثی آسان و سریع را نچشیده باشد. با این حال اگرچه فعالیت‌های ارزشمندی جهت استفاده از علوم رایانه‌ای در علوم اسلامی انجام شده است اما وقتی فعالیت‌های روز این عرصه را در دنیا مشاهده می‌کنیم به وضوح فاصل‌ه‌ی زیادی دیده می‌شود.

در نهایت می توان ادعا نمود که استفاده از فناوری در علوم حوزوی در سالهای اخیر برکات زیادی را در زمینه های مختلف دینی و پژوهشی به همراه داشته است.

طراحی سامانه‌های پژوهشی، آموزشی و تبلیغی با کمک توانمندی حیرت‌آور هوش مصنوعی در جهت نیل به تمدن عظیم اسلامی، خلأ بزرگی است که احساس می‌شود. لذا این طرح بر آن شد تا با شناخت ظرفیت‌های موجود حوزوی و سازمان‌های مرتبط، تلاشی مشخص در جهت نیل به استفاده حداکثری علوم رایانه‌ای داشته باشد.

----------------------------------

[1] در این نوشتار، مراد از علوم رایانه‌ای، اعم از ریاضیات، علوم کامپیوتر، مهندسی نرم‌افزار، فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی است.

[2] ‏«هیئت دولت امارات متحده عربی»، ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد، ۱۰ دسامبر ۲۰۱۸.

[3] ‏محمد کاظم بن حسین آخوند خراسانی، کفایة الأصول ( طبع آل البیت ) (موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث: قم، بی‌تا)، 463.